اقتصاد رفتاری, سرمایه‌گذاری, نوشته‌های کوتاه

معامله‌گر پرسود، موفق نیست

جان ویگینز در آخرین مقاله خود در وبسایت سرمایه‌گذاری رفتاری، داستانی را نقل می‌کند: پسرعموی او در جوانی اسکی‌باز ماهر و با استعدادی بوده است اما به علت جراحات و صدمات متوالی، فعالیت او متوقف شد.
درسی که گوینده داستان می‌گیرد این است که در نهایت سریعترین اسکی‌بازی نیست که برنده مسابقه است بلکه سریعترین اسکی‌بازی برنده مسابقه است که به خط پایان برسد.
ریسک زبان‌های جبران‌ناپذیر در سرمایه‌گذاری موجب می‌شود ما آن کسی نباشیم که به خط پایان می‌رسد چراکه به دنبال حداکثر سرعت بودیم، حداکثر سرعتی که ما را از ریل خارج خواهد کرد.
در بازار ایران نیز افراد زیادی هستند که بازدهی‌های بزرگی بعضا نمایش می‌دهند و در جلسات مختلف لایو یا غیرلایو بازدهی بزرگی کسب می‌کنند اما ذات بازار در این است که بازده بزرگ، نیمه تاریکی نیز دارد که زیان بزرگ جبران‌ناپذیر است. زیانی که سودهای قبلی توان پوشش آن را ندارند.
بنابراین ماهیت سود بزرگ با کسب بازده در بلندمدت در تضاد است. تلاش برای کسب حداکثر بازده نیز حتی در صورتی که لوریج پایین باشد به زیان بزرگ یا کسب سود کمتر از شاخص بورس می‌انجامد.
جان ویگینز در ادامه مقاله خود راه‌هایی که به تداوم و زنده ماندن در بازار می‌انجامد می‌پردازد که مواردی از جمله متنوع سازی سبد، عدم سوگیری توجه به میانگین و… را بعنوان راه‌حل عنوان می‌کند.
اما نکته اینجا که شاید فقط در میان فعالین فارکس ایران نکته باشد آن است که رویکرد کاهش ریسک بطور کلی در تمام دنیا یکسان است، برای مثال متنوع سازی از پایه‌ای‌ترین کتاب‌های حوزه سرمایه‌گذاری تا موارد پیشرفته ذکر شده است و یک اصل مدیریت ریسک است بنابراین اصولی که ویگینز بیان کرده آنطور که در فارکس ایران، رویکردهای مختلف بدون ریشه ناگهان ظهور می‌کنند نیست بلکه از مبانی سرمایه‌گذاری در دنیا است.
دیگر مواردی که بیان شده نیز پیرامون توجه به بازده نهایی هر سرمایه بحث می‌کند و ابداع ایشان نیست. برای مثال گفته می‌شود که به میانگین بازده صندوقهای پوشش ریسک اگر نگاه کنید حدودا ۸ درصد بازده سالانه بوده است اما بیش از ۵ درصد این صندوق‌ها بیش از ۵۰ درصد زیان ثبت کرده‌اند بنابراین باید به کیفیت دارایی مد نظر توجه کرد و باز هم به اصل متنوع سازی و عدم تلاش برای کسب بازده حداکثر برمی‌گردیم.
متنوع سازی خلاف ذات بشر است چراکه اقرار به آن است که درباره آینده و انتخاب خود مطمئن نیستیم، بارها برای ما پیش آمده که درباره تحلیل خود مطمئن بودیم و کل موجودی خود را روی آن سرمایه‌گذاری کردیم، این اساسا پذیرش ریسک از دست رفتن بخش بزرگی از سرمایه را در پی دارد، چیزی که احتمالا برای آن برنامه‌ریزی نکردیم و آماده نیستیم، آماده بودنی که باز ما را به اصولی نزدیک به متنوع‌سازی برمی‌گرداند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *